ابزار وبلاگ

شهید :: انا المجنون

انا المجنون

میعادگاه عاشقان حسینی

انا المجنون

میعادگاه عاشقان حسینی

حواسمان هست یا نــــــــه !... اگر شهید نشویم، باید بمیریـم ... <<>>
1 2 3 4 5 6 7 8
<<>>
------ آقا چقدر نام شما مزه می دهد.. ----
دایی جونم..

شهید سید مسعود مؤیدی
تاریخ تولد 1345
تاریخ شهادت 1362/12/08
محل شهادت : جزیره مجنون
نام عملیات: خیبر
پیامک
نویسندگان
---- لب های من عسل شده از گفتن حسین ---
عمو جونم..

شهید سید کمال الدین مؤیدی
تاریخ تولد 1342/02/04
تاریخ شهادت 1364/11/22
محل شهادت : فاو
عملیات: ولفجر8
بر هر که بود ضد "ولایت" لعنت..


لحظه های انتظار..


حرفهایتان
  • ۵ آذر ۹۴، ۱۳:۳۷ - ❤منتـــظر المـهـدی❤
    عالی ++....

آخرین مطالب

۸۰ مطلب با موضوع «شهید» ثبت شده است

چند بار در سال میرید حرم امام رضا؟؟؟؟؟
برای بعضی ها دیدن حرم شده ارزو زمان جنگ دیدن کربلا ارزو بود و الان دیدن حرم امام رضا هر وقت حرم میری به یاد جانبازها 1 سلام به اقا بکنید..


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۹۲ ، ۰۱:۰۱
seyed ahmad

فصل امتحاناته و جوونهای ما تو خونه های گرم ونرم از این روزها گله مند و خسته اند..

ببینید زمان جنگ دلاوران عزیزمون چطور به یک دست سلاح و به یک دست قلم داشتند

تا ابد مدیونشون هستیم..


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۹۲ ، ۰۰:۵۲
seyed ahmad

رقیه بودن زمان و مکان نمی شناسد،
هر دخترک یتیمی طلب بابای شهیدش را دارد،
دِلـَت که هوای بــابــا را بکند
دیـگر نـه کـربـلا مـی خواهی نـه عـاشـورا
فقط چـشمانــــت خـرابـه شـام مـی بـیـند
و دخـتـری کـه آرام بــابــا را نــاز مـی کـرد
راستی قرار نیســــت بیایی...


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۹۲ ، ۰۰:۵۱
seyed ahmad

شب عملیات پلاکشو کند و انداخت سمت سیم خاردارها!
بهش گفتن این چه کاریه! اگه شهید شدی خونوادت چه گناهی کردن که یه
عمر چشم انتظاربچشون باشن! گفت یه لحظه توی ذهنم اومد که اگه شهید بشم
جنازمو میبرن توی محل و عجب تشییع جنازهی باشکوهی توی محل واسم راه میفته!
از خدا خجالت کشیدم ...


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۹۲ ، ۰۰:۵۰
seyed ahmad

خوب است گاه گداری دلهایمان را یه یاد این بلند قدترین مردان تاریخ ایران خاکروبی کنیم.
جانبازی که دو پای خود را هزینه کرد تا مامِ دین و شرف و وطنش، بر دو پای خود بایستد


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۹۲ ، ۰۰:۴۸
seyed ahmad

نـور ( نگهبــان عراقـــی ) گفت :
یــکی از خلبــان های شما رو آوردن همیــن بیمارستــان ،
بــدجوری مجروح شده بــود !
ایــن خلبــان شما قرار بــود پل ارتباطی العماره بــه تنــومه را
بمبــــــاران کنــه.
امــا حیــن بمبــاران چنــد خانـم رو میبینــه که بچـــــه هاشون هم
باهاشونــه و در حال عبور از پــــــل هستـن ،
پــل رو بمبــاران نمی کنــه و یــه چرخ میزنــه تا عابریــن پیــاده
از روی پــل رد بشن !
تــو چرخ زدن ، پدافنــد هوایــی عراق هواپیــما رو می زنــه
و خلبــان با چتــر می افتــه و اسیــر ما میشه !
انــور در حالی که اشـــــک از چشمانش سرازیــر می شد گفت :
شمــــا تــو جنــــگ هم انسانیــت داشتیــد


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۹۲ ، ۱۷:۴۵
seyed ahmad

داشتیم از فاو برمی‌گشتیم سمت خودمان، که قایق خراب شد.
قایق دوم ایستاد که ما قایقمان را به آن ببندیم.
یکدفعه هواپیماهای عراقی آمدند.
همه شروع کردند به داد زدن و یا مهدی و یا حسین گفتن.
چند نفر هم پریدند توی آب، یک نفر ولی می‌خندید.
سرش داد زدم که الان چه وقت خندیدن است. گفت:
خوب اگر قرار است شهید بشوم چرا با عز و جز و ناراحتی؟!
شانزده سالش بیشتر نبود..


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۹۲ ، ۱۷:۴۱
seyed ahmad

به مادرقول داده بود حتما برمی گرده ،
وقتی مادر تن بی سر فرزندش را دید...
لبخند تلخی زد و گفت :
"
پسرم سرش میرفت قولش نمی رفت"


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۲ ، ۱۲:۳۹
seyed ahmad

دل من
پشت سرت
کاسه آبی شد و ریخت... 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۲ ، ۱۲:۲۷
seyed ahmad

روایت حاج قاسم از خواب نوجوانی که سرش را در سوریه بریدند:
نوجوان ۱۷ ساله که اخیراً(در سوریه) شهید شد، به مادرش می‌گوید، با توجه به خوابی که دیده‌ام این آخرین ناهاری است که باهم می‌خوریم، مادر اجازه تعریف خواب را نمی دهد. برای دوستانش اینگونه تعریف کرده بود. ۲ شب است که خواب می‌بینم که روی سینه‌ام نشسته‌اند تا سرم از تنم جدا کن، فریاد می‌زنم و آنوقت است که امام حسین(ع) می‌آید و می‌گوید، نترس درد، ندارد... را... بریدند، درد نداشت.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۹۲ ، ۱۸:۵۶
seyed ahmad

Up Page
کد پرش به بالای صفحه وب