لکنت زبان گرفته ام از رقص پرچمت..

حسین جان

لکنت زبان گرفته ام از رقص پرچمت..

یک کربلا بطلب مرا جان مادرت.........

آب ،آتش ، خاک و هوا

راست گفتند : عالم از چهار عنصر تشکیل شده..
آب ،آتش ، خاک و هوا
آبی که از تو دریغ کردند

آتشی که به خیمه گاهت افتاد
خاکی که شد سجده گاه و طبیب دردها

هوایی که عمریست افتاده در دل ها
ترکیب این چهار عنصر می شود

کربـــــلا...

گوشه ی چشمی٬که حرفها دارم..

حسین!گوشه ی چشمی٬که حرفها دارم:

دلم گرفته٬فقط شوق "کربلا" دارم 

تو سر پناه منی٬یک نگاه کن آقا!

مگر به غیر حسینیه من کجا دارم؟! 

حرم نرفتم و حال دلم وخیم شده

خدا به خیر کند من هنوز جا دارم 

دلم گرفته٬ولی وقتی کربلا دور است

دلم خوش است که من "مشهد الرضا" دارم 

چقدر فاصله افتاد و مشهدی نشدم...

دلم شکسته٬ببین که منم خدا دارم! 

حسین!ماه محرم شروع عشق من است

وگرنه من همه ی سال هم عزادارم 

تمام دلخوشی ام این شده که هیئتی ام

قسم به حضرت زهرا س٬فقط تو را دارم...

به زیر دین حسینم ولی خدا را شکر

که صاحبی چو ابالفضل با وفا دارم...

بماند بقیه اش..

حرف خاصی ندارم!!!

فقط خواستم بگم..

گیرم که باران هم آمد،

همه چیز را هم شست!

هوا هم عالی شد!

فایده اش برای من چیست؟

هوای دل، گرفته کربلاست

آن را چه کنم؟!

بماند بقیه اش..

ما از تو به غیر از تو نداریم تمنا

ما از تو به غیر از تو نداریم تمنا
حلوا به کسی ده که محبت نچشیده..

رسم ارباب و نوکری این است..

نوکــر بــه راه و شـیـــوه ی اربــــابــــــ مـــی رود
شـــایــد خـــــدا شــبـیــه تـــو بـــی ســـر کـــنـد مـــرا...

حسین جان..

ای خوش حســاب مــزدِ مــرا زوتــر بــده
بعد از این همــه گــریــه چــه شد کــربلایِ من . . . ؟؟؟

جانم فدای سینه زن تشنه ات ...

جانم فدای سینه زن تشنه ات حسین
وقتی که چای روضه ی تو نوش می کند..

لایق نشدم..

لبریز آه و ندبه و غم گریه میکنم
دلتنگم و به یاد حرم گریه میکنم
شایسته ی زیارت شش گوشه نیستم
این روزها به حال خودم گریه میکنم

این حسین کیست؟!!

این کیست که عالم همه دیوانه اوست..