ابزار وبلاگ

مذهبی :: انا المجنون

انا المجنون

میعادگاه عاشقان حسینی

انا المجنون

میعادگاه عاشقان حسینی

حواسمان هست یا نــــــــه !... اگر شهید نشویم، باید بمیریـم ... <<>>
1 2 3 4 5 6 7 8
<<>>
------ آقا چقدر نام شما مزه می دهد.. ----
دایی جونم..

شهید سید مسعود مؤیدی
تاریخ تولد 1345
تاریخ شهادت 1362/12/08
محل شهادت : جزیره مجنون
نام عملیات: خیبر
پیامک
نویسندگان
---- لب های من عسل شده از گفتن حسین ---
عمو جونم..

شهید سید کمال الدین مؤیدی
تاریخ تولد 1342/02/04
تاریخ شهادت 1364/11/22
محل شهادت : فاو
عملیات: ولفجر8
بر هر که بود ضد "ولایت" لعنت..


لحظه های انتظار..


حرفهایتان
  • ۵ آذر ۹۴، ۱۳:۳۷ - ❤منتـــظر المـهـدی❤
    عالی ++....

آخرین مطالب

۷۷ مطلب با موضوع «مذهبی :: مذهبی» ثبت شده است

هرچه که بود گذشت از فضیلت شب قدر             دلمان خوش است به شب اول محرم



هرچه که بود گذشت از فضیلت شب قدر             دلمان خوش است به شب اول محرم

رمضان رفت و به دل هست هوای رمضان
وه هوایی به خداوند و نوای رمضان
راز این ماه مبارک چه کسی می داند
پی نبردیم به رازش به خدای رمضان
جان و دل شد همه جا راه پر آواز خدا
در سحر ها همه جا دست دعای رمضان
روز شب ما به تلاوت بنشینیم وچه خوش
بارها گفتن الغوث و هوای رمضان
ویژه در آن شب قدری که صفای دگر است
ذکر العفو و قدوس و صفای رمضان
من در آیینه یا رب و در آن خُلصنا
سوز دل دیدم و بگرفت جلای رمضان
رسم عاشق نه چنین باد که دست بردارد
ازخداوند کریم و ز فضای رمضان
گر چه هر روز بنوشیم ز آن باده عشق
لیک خوش باد تلاوت به شبای رمضان
نکند در سحر ازعشق خدا دست کشیم
که رود پاک زسر دست شفای رمضان
عشق و مستی همه از جانب او آمده است
بعد شعبان همه مستیم به پای رمضان
گشته امشب شب آخر دل ما هم به وداع
ای خدایا بده پاداش و جزای رمضان
گر چه دل گریه کنان است ولیکن که امید
دارد از سال دگر بهر ندای رمضان
شام آخر شد و فردا مه نو چشمک زن
عید خوش یوم تو آمد که برای رمضان
بده یارب همه را عیدی این ماه عزیز
هم به این (فاتح) دلسوخته ردای رمضان

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۳ ، ۱۳:۴۰
seyed ahmad

وقتی بساط گریه مهیا نمی شود      ---   وقتی که بغض بین گلو جا نمی شود

وقتی تمام شب به در خانه کریم    ---      در می زند گدا و دری وا نمی شود 

 وقتی که واژه های غزل هم اگر رسید   ---       در پیش تو ردیف شود اما نمی شود 

وقتی کسی ز غربت و از درد بی کسی   ---   سر می زند به کوه و دیوانه می شود 

 وقتی جواب دل مجنون بی قرار   ---   آید  زسمت خانه ی لیلا نمی شود 

 وقتی پس از معاینه ها گویدت طبیب   ---  این قلب مرده است مداوا نمی شود 

وقتی که انتظار سحر می کشد تو را  ---  با این شب دراز که فردا نمی شود 

وقتی به دور بستر مرگ دلت همه  --- گویند خوب می شود اما نمی شود 

 وقتی که از خجالت ارباب چشم تو  --- حتی گشوده بهر تماشا نمی شود 

یک راه مانده بهر تو آن هم زیارت است  --- مشهد برو که کار تو اینجا نمی شود 

 دستت بزن به دامن سلطان که هر جواب  --- از او شنیده می شود جز او نمی شود


۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۳ ، ۰۳:۱۳
seyed ahmad

نَفَسِ بادِ صَبا مُشک فِشان هَم بِشَوَد

باز عَطر حَرَمَت رونَقِ عَطاری هاست..

مریض آمده اما شفا نمــی‌خواهد     قسم به جان شما جز شما نمی‌خواهد

برای پیش تو بودن بهانه‌ای کافی‌ست      بهشت لطف کریمان بها نمی‌خواهد

دلیل ناله‌ی من یک نگاه محبوب است      وگرنه درد غلامان دوا نمی‌خواهد

فقیر آمدم و دلشکسته پرسیدم :       مگرکه شاه خراسان گدا نمی‌خواهد؟

دلم به عشق تو تاآسمان هشتم رفت      نماز در حَرَمت «اهدنا» نمی‌خواهد

همین قدر که غباری بر آستان باشد      رواست حاجت عاشق، دعا نمی‌خواهد

تو آشنای خدایی ، کدام رهگذری         در این جهان غریب آشنا نمی‌خواهد؟

ببین به گوشه‌ی صحنت پناه آوردم         مگر کبوتر آواره جا نمی‌خواهد؟

به حکم آنکه«علیک الرفیق ثم طریق»      دلم بدون رضـــا کربلا نمی‌خواهد

خدا مرا به طواف تو مبتلا کرده‌ست          طواف کعبه بخواهم، خدا نمی‌خواهد

نگفته است ، حیا کرده شاعرت آقا                 نگفته است، نه اینکه عبا نمی‌خواهد

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۳ ، ۰۳:۰۶
seyed ahmad
یکی از نیروهای ابلیس از ماموریت برگشت خوشحال بود.
پرسید: فرمانده! گمراه کردن این ها چه فایده ای دارد؟
ابلیس جواب داد: امام این ها که بیاید عمر ما تمام می شود.
این ها را که غافل می کنیم امامشان دیرتر می آید.
دوباره با کنجکاوی پرسید: این هفته پرونده ها چطور بود؟
ابلیس نگاهی به او انداخت و گفت:
مگر صدای گریه امامشان را نمی شنوی...

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۹۳ ، ۰۳:۱۱
seyed ahmad
امپراتوری دنیا به خدا در نجف است
و رسیدن به همان صحن و سرایم هدف است
نوکر حضرت حیدر بود آقای جهان
منکر حضرت حیدر به یقین بیشرف است
جز در خانه مولا نکنم گردن کج
به جز این ره بروم عمر گرانم تلف است
حضرت حیدر اگر امر کند سر بدهم
تحت فرمان علی عمر گرانم به کف است
غیر از این ره به در خانه حق راهی نیست
راه معبود بیایید که از این طرف است
روی زهرای علی را به خدا ماه ندید
فاطمه گوهر و سلطان ولایت صدف است

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۹۳ ، ۰۳:۱۱
seyed ahmad
امشب مدد ز حضرت مولا بگیر و بعد..
دست دعا به دامن زهرا بگیر و بعد..
مثل همیشه اذن دخول حسین را
از چشم های عاشق سقا بگیر و بعد..
رَب را قسم به حق حسینش که می دهی
با واژه واژه اشک، دو دریا بگیر و بعد..
تسبیح را به ذکر فرج دانه دانه کن
حسن ختام غیبت کبری بگیر و بعد..
ای اسم تو دوا و ذکرت شفا بخوان
بهر دل حسین شفا را بگیر و بعد..

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۹۳ ، ۰۳:۱۱
seyed ahmad

گویند کریم است گنه می بخشد...

گیریم که ببخشد زخجالت چه کنم؟!!




دریافت    حجم: 12.2 مگابایت
مدت زمان: 1 دقیقه 59 ثانیه
(کلیپ شبهای احیا حرم امام رضا علیه السلام)
۱۷ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۹۳ ، ۱۰:۰۲
seyed ahmad

خدایا دلم باز امشب گرفته..

بیا تا کمی با تو صحبت کنم..

بیا تا دل کوچکم را

خدایا فقط با تو قسمت کنم..

خدایا بیا پشت آن پنجره

که وا می شود رو به سوی دلم..

بیا پرده ها را کناری بزن

که نورت بتابد به روی دلم..

خدایا کمک کن

که پروانه ی شعر من جان بگیرد..

کمی هم به فکر دلم باش

مبادا بمیرد..

خدایا دلم را

که هر شب نفس می کشد در هوایت..

اگر چه شکسته..

شبی می فرستم برایت..

۴ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۹۳ ، ۰۹:۲۳
seyed ahmad


نازنیـــنم ادم ...
بــا تــو رازی دارم ...
انــدکی پیـــشتر آی ...
آدم آرام و نجـــیب آمد پیـــش ...
زیـــر چشــــــمی به خــــــدا مـــی نگریــــــســـــــت ...
محــــو لبخنــــد غم آلــــود خــــدا .. دلش انگار گریست ...
نازنینم آدم !!! قطره ای اشـــک ز چشمان خـــداوند چکیــــد ...
یاد مــــن باش که بــــس تنهایـــــم ...
بغــــض آدم ترکـــــید .. گونه هــــایش لرزیـــد ..
بــــه خدا گفت : من به انـــدازه ی .. گـــل های بهشـــــــــت ... نه! ..
به انـــــدازه ی عــــرش! ..نه .. نه .. به انــــدازه ی تنهائیـــــت ...
ای هســـــــتی من دوســـتدارت هستم ...
آدم کولـــه اش را برداشت ..خســته و سخت قدم بر مـــی داشت ...
راهـــی ظــــــــــــلــمت پر شــــــور زمـــــین ..
طفــــلکی بنده غمــگین ادم ..
در میـــــــان لحظـــــه ی جانکاه هبــــــــوط ... زیر لبهـــــــای خدا باز شــــــــنید ...
نازنیــــــنم ..ادم ... نه به اندازه ی تنهــــــــائی من ...
نه به اندازه ی عــــــرش .. نه به اندازه ی گل های بهــــشت ...
که به انـــدازه ی یکــــ دانــــــــه ی گــــــــندم تو فقـــــط یادم بـــــــاش ...
نــــــازنینم آدم ...نبـــــری از یـــــادم ..



۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۳ ، ۱۷:۲۹
seyed ahmad

من آرزو کردم برایت یار باشم
آقا نمیخواهم به دوشت بار باشم
یوسف خریدن نیست در اندازه ی من
اینجا دویدم گرمی بازار باشم
دیگر حرامم باد خواب صبح جمعه
خوب است وقت دیدنت بیدار باشم
تا آخر عمر از تو میخوانم که شاید
بین سپاهت میثم تمار باشم
یک لحظه هم نگذار من بی تو بمانم
دیگر نمیخواهم پی اغیار باشم
وقتی طبیب دردهای ناعلاجی
من نذر کردم تا ابد بیمار باشم

چشمم به یاد کربلا لبریز اشک است
سخت است دور از مرقد دلدار باشم...

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۳ ، ۰۲:۱۳
seyed ahmad

Up Page
کد پرش به بالای صفحه وب